به گزارش اقتصاد نگار به نقل از ایسنا، دولت چهاردهم ایران در جهان ۲۰۲۴ چه برنامهای را باید پیاده کند تا از گزند تحریمها مصون بماند، صادرات را افزایش دهد، به رشد اقتصادی برسد، تورم را مهار کند و سطح رفاه عمومی را بالا ببرد؟ خوشبختانه یا متاسفانه اقتصاد ایران هسته تورم ۲۰ درصد را پذیرفته و کارشناسان معتقدند این میزان تورم نمیتواند خطری برای اقتصاد کشور باشد. کاری که باید دولتها انجام دهند این است که از جهش تورمی جلوگیری کنند.
بیاثر کردن تحریمها به جای دور زدن آنها، تمرکز همزمان بر ساماندهی موضوعات قابل لمس برای مردم مثل کنترل قیمتها و اشتغال، اولویتبندی چالشهای کشور، پرهیز از نگاه کوتاهمدت به معضلات ریشهای اقتصاد و همپوشانی و مدنظر قرار دادن منافع ایران با دیگر کشورها در مناسبات بینالمللی از جمله موضوعاتی است که اقتصاددانان در نشستی با عنوان «مسیر دولت چهاردهم» به بهانه ارایه بسته پیشنهادی اندیشکده اقتصاد مقاومتی به شش داوطلب ریاست جمهوری مورد بحث و بررسی قرار دادند.
در این گزارش با دیدگاههای محمد امینی رعیا ـ مدیر اندیشکده اقتصاد مقاومتی، حسین درودیان ـ اقتصاددان، موسی شهبازی ـ دبیر کمیسیون اقتصادی دولت و مهدی رزم آهنگ ـ کارشناس مرکز پژهشهای مجلس آشنا میشویم.
میتوان به برداشتن تحریمها امیدوار بود؟
محمد امینی رعیا ـ مدیر اندیشکده اقتصاد مقاومتی ـ در این نشست بیان کرد: در اندیشکده اقتصاد مقاومتی گروههای مختلفی به موضوعات مختلف با رویکرد تصمیمسازی میپردازند. در دولت شهید رییسی هم در دل میدان بودیم و موضوعاتی را دنبال میکردیم. از این جهت کارهایی که پیگیری میکنیم با فضای واقعی در هم تنیده است و نسخههایی هم که ارایه میدهیم سعی میکنیم حل مساله در آن اتفاق بیفتد.
مشکل این است که اولا تحریم به یک دلیلی وضع شده و اثرگذار هم بوده است. در عین حال جمهوری اسلامی همان گفتمان اصلی را پیگیری می کند. در منطقه قدرت دارد، به چین و روسیه نزدیک شده و تحریم هم اثرگذار بوده است. پس اگر خود را جای کسی که تحریم کرده بگذاریم طبیعتا دلیلی ندارد تحریم را بردارد.
وی افزود: بعد از واقعه تلخ سقوط بالگرد رییسجمهور و آمادگی کشور برای تشکیل دولت چهاردهم تلاش کردیم بتوانیم کلان ایده حکمرانی و موضوعات اولویتدار را شکل دهیم تا به بهبود وضعیت تصمیمگیری در کشور منتهی شود.
نفوذ بینالمللی ایران، خطری برای قدرتهای بزرگ
امینی خاطرنشان کرد: بعد از انقلاب، جمهوری اسلامی توسعه و نفوذ بینالمللی را در دنیا رقم زد. بنابراین آمریکا و همپیمانانش به این نتیجه رسیدند که باید ایران را متوقف کنند. ما در نقطهای واقع شدهایم که میتوانستیم برای قطبهای بزرگ قدرت خطر ایجاد کنیم. بر این اساس تصمیم گرفتند ایران را محدود کنند. از لحاظ نظامی نمیتوانستند ما را تحت فشار قرار دهند. از لحاظ فرهنگی کارهایی انجام دادند ولی موضوعات فرهنگی در بلندمدت جواب میدهد. به این نتیجه رسیدند که کشور را از لحاظ اقتصادی ضعیف کنند. بنابراین مسیر تحریم را در پیش گرفتند.
مدیر اندیشکده اقتصاد مقاومتی گفت: به دلیل ناکارآمدی ما در حکمرانی اقتصادی، این تحریمها موثر واقع شد و آمریکا به نتیجه دلخواهش در تضعیف ایران رسید. اما اختلاف نظر از اینجا پیش میآید که تحلیل ما از این روایت چیست. تحلیل اول این است که تحریم بزرگترین مشکل ما است. پس باید به عنوان اولویت اول، تحریم را برداریم. در عین حال ناترازیهای اقتصاد را برطرف کنیم.
به گفته وی، مشکل این است که اولا تحریم به یک دلیلی وضع شده و اثرگذار هم بوده است. در عین حال جمهوری اسلامی همان گفتمان اصلی را پیگیری می کند. در منطقه قدرت دارد، به چین و روسیه نزدیک شده و تحریم هم اثرگذار بوده است. پس اگر خود را جای کسی که تحریم کرده بگذاریم طبیعتا دلیلی ندارد تحریم را بردارد. مسائلی مثل بیثباتی اقتصادی اولا مساله درجه یک ما نیست و ثانیا بیارتباط به مسائل بینالمللی ما نیست.
امینی بیان کرد: ایده دیگری که وجود دارد این است که ما یک سری مسائل داخلی داریم که اصلا به خارج ربطی ندارد. اصلاح نظام بانکی، اصلاح نظام مالیاتی و خودکفایی ربطی به تحریم ندارد. اینها برای ما درآمد و قدرت ایجاد کند. از آن طرف تحریم را دور بزنیم. نقدی که به این دیدگاه وارد است اینکه حاکمیت باید اقتدار داشته باشد و کار خود را رسمی پیش ببرد. در غیر این صورت حاکمیت معنا ندارد. تفکیک قائل شدن به مساله داخلی و خارجی نمیتواند مساله را حل کند.
مدیر اندیشکده اقتصاد مقاومتی، دیدگاه سوم را تلاش برای بزرگ شدن اقتصاد دانست و گفت: نگاه سوم این است که کیک اقتصاد بزرگ شود و ما قدرتمند شویم. قدرت ما بهروز شود و نقش ایفا کنیم. به دلیل درهم تنیدگی سیاستهای داخلی و خارجی نمیتوان مجزا آنها را حل کرد. این همان کلان ایدهای است که در این بسته تدوین شده است. این ایده سه چهار مولفه دارد. یکی اینکه بزرگترین تهدید اقتصاد ما بحث تحریم است. نقطه قوت ما منابع، صنایع و جغرافیای ما است. بزرگترین نقطه ضعف ما نیز در تمام دولتها به بحث تورم و معیشت برمی گردد.
الان در ماه عسل فروش نفت هستیم
وی تاکید کرد: در همه دولتها ایدهای برای بزرگ کردن اقتصاد وجود نداشت. فرصت بزرگی هم اقتصاد ما دارد که همان تغییر نظم جهانی است و باید از آن استفاده کنیم. باید تحریم را از نقاط غیرمقاوم اقتصاد، بیاثر کنیم. شاید الان در ماه عسل فروش نفت هستیم ولی شیوه فروش نفت همان روشی است که ما قبل از تحریم داشتیم. نظام پرداخت غیررسمی و ناکارآمدی حکمرانی اقتصادی ما باعث شده تحریم اثرگذار باشد. برداشتن تحریم فقط و فقط از طریق بی اثر کردن تحریم ممکن است.
امینی با طرح این سوال که چگونه قدرت ایجاد کنیم افزود: جواب توسعه صنعتی با محوریت نظم جدید جهانی است. سیاستها باید داخلی و خارجی باشد. صنایعی که کارخانهای است از این منظر که میتواند اشتغال آفرین، ارزآور و صادراتی باشد باید تقویت شود و مبتنی بر آن زنجیرههای ارزش منطقهای ایجاد کنیم تا قطبهای جدید قدرت مبتنی بر صنایع پیشران شکل بگیرد.
در حمایتهای معیشتی همیشه در این سالها مسیرهای مختلفی را امتحان کردیم و عمدتا سیاستهای حمایتی را با سیاستهای ارزی گره زدیم. این مدل سیاستگذاری سه مشکل دارد؛ اولا از بهرهوری پایینی برخوردار است، دوماً باعث ایجاد اختلال بین سیاستگذاری معیشتی با سیاستهای بخشی میشود، سوماً این مدل باعث شده دهکهای هدف مورد حمایت قرار نگیرند و در مواردی برعکس شود و دهکهای ثروتمند از این سیاست بهرهمند شوند.
فقط در یک فقره ۱۵ میلیون تن ظرفیت خالی کارخانه آرد داریم
وی با ذکر نمونههایی برای تقویت بنیانهای اقتصاد گفت: فقط در یک فقره ۱۵ میلیون تن ظرفیت خالی کارخانه آرد داریم که میتوانیم گندم آسیای میانه را بگیریم و فرآوری کنیم و ارزآوری داشته باشیم. الان در زنجیره روغن از دانه سویا تا کنجاله تا خود روغن ۴.۵ میلیارد دلار ارز ترجیحی میدهیم که میتوان با رویکرد توسعه صنعتی این رقم را به ۱.۵ میلیارد دلار کاهش دهیم.
مدیر اندیشکده اقتصاد مقاومتی خاطرنشان کرد: تورم ما دارای یک هسته ۱۵ تا ۲۰ درصدی است که همیشه داشتیم. در مواقعی جهش داشته و تا ۵۰ درصد رسیده است. جهش تورمی عمدتا ناشی از سمت عرضه اقتصاد است. هسته تورم ناشی از نقدینگی و سمت تقاضای عمده است. مبتنی بر این کلان دیده گفتیم که مساله ما در تورم مساله جهش تورم است. تورم ۱۵ تا ۲۰ درصد بحران ایجاد نکرده و مشکل جهش تورمی است. لذا باید یک حد بهینه برای تورم مبتنی بر توسعه صنعتی ایجاد کنیم. نمیتوان تورم را به ۵ درصد رساند و اقتصاد را ۱۵ درصد رشد داد.
به گفته امینی، در حمایتهای معیشتی همیشه در این سالها مسیرهای مختلفی را امتحان کردیم و عمدتا سیاستهای حمایتی را با سیاستهای ارزی گره زدیم. این مدل سیاستگذاری سه مشکل دارد؛ اولا از بهرهوری پایینی برخوردار است، دوماً باعث ایجاد اختلال بین سیاستگذاری معیشتی با سیاستهای بخشی میشود، سوماً این مدل باعث شده دهکهای هدف مورد حمایت قرار نگیرند و در مواردی برعکس شود و دهکهای ثروتمند از این سیاست بهرهمند شوند.
دولتها کلان ایده داشته باشند و جنبه گفتاری را تقویت کنند
در ادامه این نشست، حسین درودیان ـ اقتصاددان گفت: ضرورت کلان ایده داشتن این است شخصی که میخواهد کشور را در دست بگیرد جنبه گفتاری را تقویت و مردمی را که به این ایده اعتقاد دارند بسیج کند. مثلا کلان ایده دولت اصلاحات یا احمدینژاد معلوم بود، لذا یک عده با آن همراهی کردند. این به شما اجازه میدهد در کنشهای دولت هارمونی و همراستایی ایجاد کنید. اگر کلان ایده نباشد شما برای این موضوع که این ایده درست است یا نادرست، ملاکی ندارید.
با ابزارهای متعارف، تغییر خیلی دور است. بنابراین باید کارهای رو به بهبود را اصلاح کنیم. مردمی که از وضع اقتصاد ناراحتند به تورم، رشد قیمتها، خودرو، مسکن، شغل، آب و برق فکر میکنند و اگر به جای شاخصهای کلان، تمرکزمان را روی این دست موضوعات بگذاریم مردم راحتتر با ما ارتباط میگیرند.
وی بیان کرد: باید امیدوار باشیم در این انتخابات شخصی برگزیده شود که از کلان ایده اقتصاد مقاومتی برداشت صحیحی داشته باشد. متن اقتصاد مقاومتی با وجود آنکه توسط جوانان ایجاد شده دارای پختگی است و عالمانه بودن در آن دیده میشود. در عین حال باید یک اولویتبندی در مسائل گلوگاهی داشته باشد. لذا میبینیم که نویسندگان اقتصاد مقاومتی مسائل اقتصاد ایران را گزینش کردهاند. متن خیلی واقعگرا نوشته شده و چیزهای شعاری در آن نمیبینیم. وجه میدانی آن نیز قوی است.
درودیان گفت: مشکل خیلی از اقتصاددانان این است که با واقعیت روی زمین ربط و پیوند ندارند. زیاد حرف زدن روی متغیرهای کلان دور از دسترس مثل شعار تورم تک رقمی با واقعیت میدانی خیلی فاصله دارد. حتی رشد ۸ درصد نیز چندان واقعبینانه نیست. با ابزارهای متعارف، تغییر خیلی دور است. بنابراین باید کارهای رو به بهبود را اصلاح کنیم. مردمی که از وضع اقتصاد ناراحتند به تورم، رشد قیمتها، خودرو، مسکن، شغل، آب و برق فکر میکنند و اگر به جای شاخصهای کلان، تمرکزمان را روی این دست موضوعات بگذاریم مردم راحتتر با ما ارتباط میگیرند.
این کارشناس اقتصادی با بیان اینکه در دو سه سال اخیر بیش از حد به ابزارهای اقتصاد کلان بها دادیم تاکید کرد: در دولت روحانی نیز همینطور بود. برعکس در دولت احمدینژاد اصلا به این موضوعات توجه نداشتیم و من با توجه به شرایط فعلی، آن را بهتر میپسندم.
متاسفانه برداشت عمومی این است که می توان با مذاکره تحریم را برداشت
موسی شهبازی ـ دبیر کمیسیون اقتصادی دولت نیز با اشاره به بسته سیاستی «مسیر دولت چهاردهم» که توسط اندیشکده اقتصاد مقاومتی تدوین شده است گفت: این بسته جامع است و هم روایت و قرائت خوبی از مساله تحریم و مواجهه ما با آن دارد. اما متاسفانه برداشتی که جامعه کارشناسی دارد در فضای عمومی دیده نمیشود. در مساله انتخابات میبینیم که گفته میشود شاید آن موقع نمیشد تحریم را برداریم ولی الان با یک مذاکره میتوان تحریم را برداشت.
وی افزود: دولتها همیشه تلاششان این بوده که تحول ایجاد کنند. اما چرا مسائل به ثمر نمیرسد؟ آیا در دولتهای قبلی اساسا اولویتبندی نداشتیم که مسائل اقتصادی مان حل نشده یا موضوع ریشهایتر و ساختاریتر است؟ در انتهای سند به این موضوع که چرا مسائل به ثمر نمیرسد اشاره شده است.
شهبازی تاکید کرد: دولت رییسی از نظر پشتکار و تلاش (با گذشته) قابل مقایسه نبود. وزرا هم انسانهای پیگیر و دغدغهمندی بودند و عموم بدنه دولت با مسائل آشنایی داشتند. ولی من با آسیبشناسی به این نتیجه رسیدم که لکوموتیوی که باید پیشبرنده اولویتها باشد ضعف دارد.
وی خاطرنشان کرد: از ابتدای دولت سیزدهم مساله انرژی جزو مسائل اصلی بود. در شورای عالی انرژی و ستاد اقتصادی دولت حل شد ولی به نتیجه نرسید. یا سند تحول دولت مردمی در مقام محتوایی کار نسبتا خوبی بود ولی اگر قرار است این سند موفقیتی برایش حاصل شود و سرخوردگی نداشته باشد باید نظام تصمیمگیری و فرآیندهای پیشبرنده اولویتبندی شود.
دبیر کمیسیون اقتصادی دولت تصریح کرد: به فکر این نباشیم که یک برنامه ۱۰۰ روزه بدهیم و گرفتار اسناد شویم. بحث برنامه هفتم هنوز ابلاغ نشده ولی خودش کلی حکم و مساله دارد. صفر تا صد همه آن مسائل با یک فرآیند قابل اندازه گیری نیست. ما همچنان گرفتار یک نظام بروکراسی تصمیم گیری پیچیده هستیم. دستگاهها و وزارتخانههای متعدد داریم که در کنار مراجع تصمیمگیری فرادولت قرار میگیرند. نظام تصمیمگیری اینطور شده که بعضا از نو همه چیز را میسازد و با دعوت از ههمه دستگاهها دچار نوعی پخششدگی میشود. معتقدم تزاحم بین ملاحظات سیاسی کوتاه مدت با بلندمدت باید از بین برود.
شهبازی با طرح این سوال که آیا همه تحریمها را در کوتاه مدت میتوانیم بیاثر کنیم، گفت: باید نحوه ترجیح مسائل کوتاه مدت و میان مدت را مورد بررسی قرار دهیم. درست است که ما باید به صنایع اولویتدار بپردازیم اما سوال این است که آیا درب کارخانههای موجود را باید تخته کنیم یا بگوییم اینها سر جایش باشد و از این به بعد دیگر نمیخواهیم. این معذورات کوتاه مدت دست دولت را میبندد.
دور زدن تحریم نمیتواند پاسخ دقیقی به تحریم باشد؛ زیرا دور زدن تحریم معماری جدیدی در مناسبات بینالمللی ایجاد نمیکند بلکه به بازتولید موضوعات قبلی میانجامد. در این صورت حاکمیت پذیرفته که یک اقتصاد سیاسی دیگری، نمایندگیاش را انجام دهد. نمایندگی مهمترین کنشها و ابزارهای اقتصادی ما با تراستیها است. اصلیترین کالای خرید ما میتواند پلهای برای تعاملات راهبردی ما باشد.
دور زدن تحریم، پاسخ دقیقی به تحریم نیست
همچنین مهدی رزمآهنگ ـ کارشناس مرکز پژوهشهای مجلس در این نشست گفت: به زعم من کلان ایده میتواند وجه مشخصه یک دولت باشد و تا زمانی که نباشد همه مسیرها و ایدهها غیرواگرا میشوند. اگر آن کلان ایده باشد همه نیروها برای رسیدن به آن هماهنگ میشود. مثلا در دولت روحانی بحث عادیسازی روابط مسئولیت اصلی دولت بود. این کلان ایده به آنها خط میداد. لذا فکر میکنم کلان ایده مهم است اما اینکه زیاد روی دادههای شاخصهای کلان میایستیم خودش رهزن است.
وی تصریح کرد: دور زدن تحریم نمیتواند پاسخ دقیقی به تحریم باشد؛ زیرا دور زدن تحریم معماری جدیدی در مناسبات بینالمللی ایجاد نمیکند بلکه به بازتولید موضوعات قبلی میانجامد. در این صورت حاکمیت پذیرفته که یک اقتصاد سیاسی دیگری، نمایندگیاش را انجام دهد. نمایندگی مهمترین کنشها و ابزارهای اقتصادی ما با تراستیها است. اصلیترین کالای خرید ما میتواند پلهای برای تعاملات راهبردی ما باشد.
رزمآهنگ با بیان اینکه جهان ۲۰۲۴ با جهان ۲۰۱۴ کاملا متفاوت است افزود: در حال حاضر یک بار خروج از برجام تجربه شده است. اروپا وغرب سیاست چندپارگی را در پیش گرفتهاند و تجارت به ابزاری برای جنگ تبدیل میشود. به طور مثال اروپا زنجیرههای ارزش را از روسیه جدا کرده و تصمیم گرفته از روسیه گاز وارد نکند. در بحث برجام نیز آن طرف میز کسی که با موضوع برجام با ما گفتوگو کرد دیگر ننشسته است. امروز اگر به طرف اروپایی بگوییم بیا با برای گفتوگو پشت میز بنشین مساله غزه برایش پررنگتر از مساله هستهای است. بنابراین مساله ما باید خنثیسازی تحریم باشد.
در مناسبات تجاری به همپوشانی منافع توجه کنیم
کارشناس مرکز پژوهشهای مجلس گفت: ایمنسازی زنجیرههای تامین کشور به عنوان پاسخگویی به بقا با قدرت ایران از طریق کمپینهای اقتصادی به عنوان مساله توسعه تلفیق شده است. مثلا یکی از چالشهای جدی صادرات نفت ما این است که در دریا انجام میشود. ما و چین با تنگه مالاکا چالش داریم. برای چین ایمن شدن بلوچستان و پاکستان مساله حیاتی است. برای ما مکران از جهت توسعه و بارگذاری جمعیت، یک ایده توسعهای محسوب میشود. اینجا به یک همپوشانی منافع با چین میرسیم که نفت خود را در یک افق بلندمدت و میان مدت از طریق زمین صادر کنیم.
به گفته رزمآهنگ، تصمیمات ما در فرایند اجرا در شرایط عادی از جنس منطق سود و زیان است، لذا کار را به یک سری وزارتخانه میسپاریم. اما در شرایطی که تقابلها جدی و شکافها تعمیق میشود نیاز به یک ساختار امنیتی ـ اقتصادی داریم. مثلا اگر قرار است کریدور اقتصادی با روسیه ایجاد کنیم باید به تراز تجاری با این کشور توجه داشته باشیم. لذا باید بازتعریفی در شورای عالی امنیت ملی اتفاق بیفتد.