وقایع سیاسی سال گذشته چگونه بر سرنوشت سیاسی کشور اثرگذار خواهد بود؟*
سال ۱۴۰۳ را می توان یکی از پُر حادثه ترین سالهای دهه اخیر در عرصه سیاست ایران دانست. در این سال هم اولین زد و خورد مستقیم نظامی ایران و اسراییل رُخ داد و هم بر اثر وقوع سانحه سقوط بالگرد رییسجمهوری ایران، انتخابات زود هنگام ریاستجمهوری برگزار شد. در منطقه خاورمیانه هم تحولاتی رخ داد که بر سیاست ایران اثر خواهد داشت. از جمله سقوط دولت اسد در سوریه حمله هوایی به مرکز فرماندهی حزبالله در لبنان.
سال ۱۴۰۳ با خبر حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق آغاز شد. در اوایل فروردین ماه بود که نیروی هوایی اسرائیل با حمله به ساختمان کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در دمشق، تعدادی از مستشاران ایرانی را به شهادت رساند. این اقدام تنشها میان ایران و اسرائیل را افزایش داد. این اقدام با واکنش متقابل نیروهای مسلح ایران همراه شد و تهران در پاسخ، عملیاتی تحت عنوان «وعده صادق ۱» را در عمق خاک اسرائیل به اجرا گذاشت. این رخداد بهعنوان نخستین مواجهه مستقیم نظامی میان ایران و اسرائیل توصیف شده است.
در اردیبهشتماه سال گذشته نیز سانحه سقوط بالگرد حامل سید ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور وقت ایران، و جمعی از مقامهای ارشد از جمله حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه، رُخ داد. این بالگرد در حوالی روستای اوزی (واقع در شهرستان ورزقان) از توابع استان آذربایجان شرقی، سقوط کرد و منجر به شهادت رئیسجمهوری و همراهان وی شد. شرایط جوی نامناسب و برخورد بالگرد با کوه از عوامل اصلی این سانحه اعلام شد.
برگزاری انتخابات زودهنگام ریاستجمهوری در ایران از تبعات این سانحه بود. در دور نخست انتخابات ریاستجمهوری که در هشتم تیرماه ۱۴۰۳ برگزار شد، چهار نامزد به رقابت پرداختند: مسعود پزشکیان، سعید جلیلی، محمدباقر قالیباف و مصطفی پورمحمدی. در این مرحله، پزشکیان با ۱۰ میلیون و ۴۵۰ هزار رأی (۴۲.۶ درصد) و جلیلی با ۹ میلیون و ۴۷۰ هزار رأی (۳۸.۸ درصد) بیشترین آرا را به دست آوردند، اما هیچیک موفق به کسب اکثریت مطلق نشدند و رقابت به دور دوم کشیده شد. میزان مشارکت در این مرحله حدود ۳۹ درصد اعلام شد. دور دوم انتخابات در پانزدهم تیرماه برگزار شد و با افزایش نسبی مشارکت، نرخ حضور رأیدهندگان به حدود ۴۹ درصد رسید. در نهایت، مسعود پزشکیان با کسب اکثریت آرا بهعنوان نهمین رئیسجمهوری ایران انتخاب شد.
در ادامه در تاریخ ۱۰ مرداد سال گذشته و در شامگاه مراسم تحلیف مسعود پزشکیان اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس، در تهران ترور شد. به محل اقامت هنیه یک پرتابه کوتاهبرد با سر جنگی از خارج محدوده استقرار اقامت میهمانان شلیک شده بود که منجر به انفجار و شهادت هنیه و یکی از محافظانش، محمد وسیم جمال خضر ابو شعبان، شد.
اسراییل در ادامه به مرکز فرماندهی حزبالله هم حمله کرد. در تاریخ ۶ مهر سال ۱۴۰۳، در پی حمله هوایی به مرکز فرماندهی حزبالله لبنان، سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله، و عباس نیلفروشان، معاون عملیات سپاه پاسداران، به شهادت رسیدند. در پاسخ به اقدامهای اسراییل، ایران نیز در تاریخ ۱۰ مهر دومین حمله موشکی خود را علیه مواضع اسرائیل انجام داد که بهعنوان «وعده صادق ۲» شناخته شد. در پنجم آبان نیز اسراییل مواضعی را در داخل خاک ایران هدف قرار داد. این حملات به سه استان تهران، ایلام و خوزستان انجام شد. در اطلاعیه قرارگاه پدافند هوایی کشور درباره حملات اسراییل آمده بود، سیستم یکپارچه پدافند هوایی کشور با این اقدام تجاوزکارانه مقابله کرد اما آسیبهای محدودی به برخی از نقاط وارد آمد.
احیای روابط با همسایگان
دولت جدید در سال گذشته تلاشهایی برای بهبود روابط کشور با همسایگان ایران هم انجام داد. در ۲۲ شهریور ماه مسعود پزشکیان، رئیسجمهوری به اقلیم کردستان عراق سفر کرد. پزشکیان نخستین رئیسجمهوری ایران بود که به اقلیم کردستان سفر کرد. پزشکیان همچنین در دی ماه سفری به تاجیکستان و روسیه انجام داد و درباره این سفرها چنین توضیح داد: «تلاش میکنیم روابط با همسایگان را عمیقتر کنیم.»
علاوه بر آنچه در مرزهای سیاسی کشور به وقوع پیوست در خارج از مرزهای سیاسی ایران نیز وقایعی رُخ داد که برای ایران حائز اهمیت بود. یکی از این وقایع، سقوط دولت بشار اسد در تاریخ هجدهم آذر سال گذشته است. بشار اسد پس از ۲۴ سال حکومت در سوریه، در پی حملهای سریع و ۱۲ روزه از سوی هیئت تحریر الشام (HTS) سرنگون شد.
دولت اسد از متحدان استراتژیک ایران در منطقه بوده و نقش مهمی در محور مقاومت، بهویژه در حمایت از حزبالله لبنان و مقابله با نفوذ اسرائیل ایفا میکرد. سقوط اسد میتواند به کاهش نفوذ ایران در سوریه و حتی تضعیف موقعیت منطقهای آن منجر شود، زیرا ممکن است یک دولت جدید در دمشق روابط نزدیکتری با کشورهای عربی حوزه خلیج فارس یا غرب برقرار کند. همچنین، تغییر در معادلات سوریه میتواند بر سیاستهای ایران در لبنان، عراق و فلسطین تأثیر بگذارد.
یکی دیگر از این وقایع سرنوشتساز برای ایران، نتیجه انتخابات ریاستجمهوری ایالات متحده آمریکا بود. دراین انتخابات دونالد ترامپ به عنوان نامزد حزب جمهوریخواه و کاملا هریس به عنوان ناسک در پنسیلوانیا را به دست بیمزد حزب دموکرات شرکت کرده بود. ترامپ که در دادگاههایی به عنوان متهم حضور یافته بود در جریان تبلیغات انتخابات در پنسیلوانیا مورد ترور نافرجام هم قرار گرفت. اما در ورق به نفع او برگشت.
ترامپ که موفق شد حمایت ایلان مااورد در نهایت پیروز انتخابات ریاستجمهوری آمریکا شد و جمهوریخواهان هم اکثریت کنگره و سنا را بردند. در جریان انتخابات ریاستجمهوری آمریکا که در ۵ نوامبر۲۰۲۴ برگزار شد، دونالد ترامپ، نامزد حزب جمهوریخواه، با کسب ۳۱۲ رأی الکترال در برابر ۲۲۶ رأی الکترال کامالا هریس، نامزد حزب دموکرات، به پیروزی دست یافت و برای دومین بار به کاخ سفید راه یافت.
سرریز وقایع ۱۴۰۳ به ۱۴۰۴
۱۴۰۳ سالی سرنوشت ساز برای ایران بود و وقایع رخ داده در این سال احتمالا به سالهای بعد سرریز خواهد کرد. ایران در سال ۲۰۲۴ با چالشهای متعددی در عرصهی منطقهای و بینالمللی روبهرو شده است. تحولات اخیر در منطقه، بهویژه در سوریه، فلسطین و لبنان، بر موقعیت ژئوپلیتیکی ایران تأثیر گذاشته و برخی از همپیمانان آن را در شرایط دشواری قرار داده است. در این میان، اسرائیل اقدامهایی را علیه برخی از زیرساختهای نظامی و دفاعی در منطقه انجام داده و فشارهای بینالمللی به ویژه از جانب غرب به رهبری آمریکا برای محدودسازی نقش ایران در معادلات منطقهای افزایش یافته است. ماههای پیش رو تا حد بسیاری روشنکننده این است که ایران چگونه قادر به مدیریت تبعات وقایعی خواهد بود که از سال گذشته باقی مانده است.
در شهریور ماه سال ۱۴۰۳ بود که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسراییل اعلام کرد که در حال تغییر موازنه قدرت در خاورمیانه برای سالهای آینده است. در زمان وقوع حمله ۷ اکتبر، پیشبینی پیشروی سریع اسرائیل در سرکوب گروههای مخالف خود در منطقه، با توجه به پیچیدگیهای ژئوپولتیکی، بعید به نظر میرسید. البته اقدامهایی که اسراییل در غزه و لبنان انجام داد در منطقه خاورمیانه رنج فراوانی ایجاد و اسراییل را هم به شدت درگیر مسائلی از جمله انزوای دیپلماتیک کرد، با این حال اسرائیل توانست با مقابله با گروههای فلسطینی همانند حماس و گروههای لبنانی همچون حزبالله، نفوذ خود را گسترش دهند.
این شرایط منجر به تضعیف همپیمانان ایران در منطقه شد. از سوی دیگر، بحران داخلی در سوریه و سقوط دولت بشار اسد به عنوان یکی از مهمترین شرکای استراتژیک ایران در منطقه هم تبعاتی برای ایران به همراه خواهد داشت. با توجه به تغییرات سیاسی و رویکردهای جدید در دولت سوریه، همکاریهای گذشته ایران با حزبالله از طریق سوریه به چالش کشیده شده است، بهویژه با در نظر گرفتن مواضع کنونی رهبران جدید سوریه. بنابراین، تحولات اخیر در سوریه و دستاوردهای نظامی اسرائیل در برخی جبههها، تاثیراتی عمیق بر موازنه قدرت در خاورمیانه داشته است، اما در عین حال، این تغییرات به معنای یک پیروزی قطعی برای اسرائیل نبوده و معادلات پیچیدهتری همچنان در جریان است.
در سوریه، تغییرات سیاسی و تحولات جدید میتواند فرصتی برای بازتعریف روابط منطقهای ایران فراهم کند. سقوط دولت اسد به معنای پایان همکاریهای ایران با این کشور نیست، بلکه ایران میتواند از طریق تعاملات دیپلماتیک و اقتصادی با دولت جدید، حضور خود را در سوریه حفظ کند. تجربهی ایران در مدیریت تحولات مشابه در گذشته نشان داده است که این کشور توانسته است با بهرهگیری از ابزارهای متنوع، جایگاه خود را در تحولات منطقهای تثبیت کند.
تحولات داخلی در آمریکا و احتمال تغییر دولت در این کشور نیز میتواند معادلات جدیدی را در سیاست خارجی ایالات متحده ایجاد کند. در دورهی بایدن، با وجود برخی فشارها، همچنان امکان دیپلماسی و مذاکره میان دو کشور وجود داشت. اکنون پرسش مهم این است که در صورت بازگشت ترامپ به قدرت، سیاستهای ایالات متحده در قبال ایران چه تغییراتی خواهد داشت و چگونه میتوان از فرصتها و چالشهای جدید برای حفظ منافع ملی بهرهبرداری کرد؟
در بهمن ماه رئیس جمهور آمریکا یادداشتی را امضا کرد که ناظر بر تداوم فشار حداکثری بر ایران بود. او البته ابراز امیدواری هم کرد که با ایران به توافقی برسد و نیاز به اعمال این گزینه نباشد. این یادداشت اجرایی بهطور ضمنی تأکیدی است بر احیای استراتژی فشار حداکثری که ترامپ در سال ۲۰۱۸ با اعلام خروج آمریکا از برجام و تشدید تحریمها علیه ایران آغاز کرد. این سیاست بهطور خاص بهدنبال مسدود کردن هرگونه مسیر احتمالی برای دستیابی ایران به سلاح هستهای و مقابله با نفوذ منطقهای ایران بوده است.
اگرچه در دوران بایدن این سیاست لغو نشد، اما منتقدان بر این باورند که کاخ سفید در پیگیری آن همان شدت و جدیت سابق را نداشته است و در نتیجه ایران توانسته است بهطور نسبی تحریمها را دور بزند و صادرات نفت خود را از سر بگیرد. با این حال تفاسیری هم وجود دارد مبنی بر اینکه دولت ترامپ ترجیح داده به جای امضای فرمان اجرایی، یک یادداشت اجرایی را امضا کند. طبق اطلاعات «راهنماهای پژوهشی کتابخانه کنگره آمریکا»، فرمان اجرایی معمولاً رسمیتر و الزامآورتر از یادداشت اجرایی است و روند شفافتری برای انتشار و پیگیری دارد.
اما رئیسجمهور ممکن است با امضای یادداشت اجرایی برای اتخاذ تصمیمات اجرایی با انعطافپذیری بیشتری عمل کند. بنابراین میتوان این تفسیر را ارایه کرد که ترامپ با امضای یادداشت اجرایی به جای فرمان اجرایی در وهله اول بنا را بر مذاکره با ایران گذاشته و به دنبال این است که دست کم در گام اول به سوی یک توافق گام بردارد. توافقی که حصول آن دست کم در شرایط حاضر کمی دشوار به نظر میرسد. از یک سو مقامات بلندپایه ایرانی با توجه به تجربههای گذشته چندان به توافق با آمریکا خوشبین نیستند و از سوی دیگر اقدامهای آینده ترامپ هم چندان پیشبینی پذیر نیست.
سال ۱۴۰۴ برای مقامات سیاسی ایران احتمالا سال دشواری خواهد بود. باید دید که آنان چگونه میتوانند با راهبردهای دیپلماتیک مناسب مسیرهای جدیدی برای تأمین امنیت و منافع منطقهای ایران پیدا کنند.
* تحلیل مزبور در جدیدترین شماره (۳) ماهنامه «اقتصادنگار» در پایان اسفند ۱۴۰۳ منتشر شده است.