به گزارش اقتصاد نگار به نقل از ایسنا، جنگ رژیم صهیونیستی علیه حماس و حزبالله علاوه بر تلفات جانی و مشکلات دیگری که داشته، گران بوده است و هزینههای مالی بسیار دردناک نگرانیها را در مورد تأثیر طولانیمدت جنگ بر اقتصاد کشور افزایش میدهد.
هزینههای نظامی افزایش یافته است و رشد به ویژه در مناطق مرزی که تخلیه شدهاند، متوقف شده است. اقتصاددانان میگویند که این منطقه ممکن است با کاهش سرمایهگذاری و مالیاتهای بالاتر مواجه شود، زیرا جنگ بودجههای دولت را تحت فشار قرار داده و بین برنامههای اجتماعی و ارتش انتخابهای سختی ایجاد میکند.
هزینههای مالی که رژیم صهیونیستی در این جنگ با آن مواجه بوده است شامل موارد ذیل است:
افزایش هزینههای نظامی
بر اساس گزارش، دولت رژیم صهیونیستی ماهانه بسیار بیشتر از ۱.۸ میلیارد دلار برای ارتش هزینه میکند. طبق گزارش در سال گذشته ۲۷.۵ میلیارد دلار برای ارتش هزینه کرده است که در رتبه پانزدهم جهان پس از لهستان اما بالاتر از کانادا و اسپانیا قرار دارد که همگی جمعیت بیشتری دارند.
هزینههای نظامی به عنوان درصدی از تولید اقتصادی سالانه ۵.۳ درصد در مقایسه با ۳.۴ درصد برای ایالاتمتحده و ۱.۵ درصد برای آلمان بود و این در مقایسه با اوکراین که ۳۷ درصد از تولید ناخالص داخلی و بیش از نیمی از کل بودجه دولت خود را صرف جنگ با روسیه کرد، کم رنگ است.
آسیب جنگ به رشد و عرضه نیروی کار
تولید اقتصادی رژیم صهیونیستی در سه ماه پس از شروع جنگ، ۵.۶ درصد کاهش یافت، که بدترین عملکرد در بین ۳۸ کشور در سازمان توسعه و همکاری اقتصادی بود. اقتصاد تا حدی با رشد ۴ درصدی در نیمه اول سال جاری بهبود یافت اما در سه ماهه دوم تنها ۰.۲ درصد رشد کرد.
این جنگ تلفات سنگینتری را بر اقتصاد غزه نیز وارد کرده است، جایی که ۹۰ درصد جمعیت آن آواره شدهاند و اکثریت قریب به اتفاق نیروی کار بیکار هستند. اقتصاد کرانه باختری نیز به شدت ضربه خورده است، جایی که ۱۰ها هزار کارگر فلسطینی پس از ۷ اکتبر شغل خود را در منطقه اشغالی از دست دادند. بانک جهانی میگوید اقتصاد کرانه باختری در سه ماهه اول ۲۵ درصد کاهش یافته است.
تحمیل بار اقتصادی زیاد در سرزمینهای اشغالی
فراخوانها و تمدید خدمت سربازی باعث کاهش عرضه نیروی کار میشود. نگرانیهای امنیتی مانع از سرمایهگذاری در کسبوکارهای جدید میشود و اختلالات در پروازها بسیاری از گردشگران را دور نگه داشته و صنعت گردشگری را تحت تأثیر قرار داده است. در همین حال، دولت برای هزاران نفری که مجبور به ترک خانههای خود در نزدیک مرز غزه و مناطق نزدیک به درگیری با حزبالله، هزینه مسکن میپردازد.
یکی از بزرگترین نگرانیها، زمان جنگ است که بیش از یک سال به طول انجامیده است. اقتصاد رژیم صهیونیستی پس از جنگ سال ۲۰۰۶ با حزب الله در جنوب لبنان به سرعت بهبود یافت اما این درگیری تنها ۳۴ روز به طول انجامید. رتبهبندی مودیز در ۲۷ سپتامبر به این ایده اشاره کرد که رتبه اعتباری دولت رژیم صهیونیستی را دو درجه کاهش داد.
فروپاشی اقتصاد رژیم صهیونیستی
پیشبینی شده است که بدهی این رژیم به ۸۰ درصد تولید ناخالص داخلی برسد، البته با توجه به اینکه جنگ به طور قابل توجهی تشدید نمیشود و نوعی آتش بس یا نتیجه میتواند تا پایان سال آینده حاصل شود. در غیر این صورت، هزینههای دفاعی بالاتری متحمل خواهد شد.
مودیز ارقام کسری بودجه را زیر سوال برد و کسری ۶ درصدی را برای سال آینده پیش بینی کرد. رئیس سابق بانک مرکزی این رژیم اعلام کرد که کاهش اعتبار منجر به هزینههای وام بالاتر خواهد شد، به این معنی که صهیونیستیها احتمالاً شاهد کاهش خدمات عمومی و مالیاتهای بالاتر خواهند بود.
طبق گزارش آسوشیتدپرس، کمک نظامی آمریکا به رژیم صهیونیستی قبل از جنگ، بر اساس قراردادی که در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما امضا شد، سالانه حدود ۳.۸ میلیارد دلار بود. این تقریباً ۱۴ درصد از هزینههای نظامی رژیم صهیونیستی قبل از جنگ است که بیشتر آن به شرکتهای دفاعی ایالاتمتحده اختصاص مییابد.
بر اساس گزارشی که برای طرح هزینههای جنگ منتشر شد، از زمان شروع جنگ در غزه و تشدید درگیریها در سراسر خاورمیانه، ایالاتمتحده حداقل ۱۷.۹ میلیارد دلار برای کمک نظامی به رژیم صهیونیستی هزینه کرده است.
پس از یک سال نسل کشی در غزه و وحشیگری در کرانه باختری، اکنون کل منطقه در آستانه یک آتش سوزی فاجعهبار قرار دارد. در حالی که این مردم فلسطین و اکنون لبنان هستند که بهای هولناکی را برای این امر پرداختهاند، مهم است که به تنشهای اجتماعی قابل توجه و اختلافات سیاسی جدی که در جامعه رژیم صهیونیستی پدیدار شده است توجه داشته باشیم.
افزایش نارضایتی و عدم اطمینان در سرزمینهای اشغالی
واضح است که اعتراضات سطح بسیار قدرتمندی از نارضایتی و عدم اطمینان در سرزمینهای اشغالی را نشان میدهد. عملیات نظامی طولانی مدت رژیم صهیونیستی که از زمان تأسیس این کشور بی سابقه بوده، تأثیر اقتصادی زیادی داشته است و تلفات سنگینتری بر فعالیت و رشد اقتصادی خواهد داشت.
گاردین به فرار مغزها که منجر به خروج پزشکان و دیگر متخصصان از سرزمینهای اشغالی می شود، به عنوان نشانه نگرانکنندهای از این موضوع نگاه کرد که برخی از نخبگان این منطقه احساس میکنند که دیگر آیندهای در این کشور ندارند. در این مدت تعداد قابل توجهی از مهاجران از این منطقه خارج شدهاند و ۸۰ درصد از آنها قصد بازگشت ندارند.
مورخ صهیونیستی ضدصهیونیسم، شکافهایی را که در جامعه رژیم صهیونیستی باز شده است را بررسی کرده و آنها را به عنوان شاهدی بر شکاف اساسی با پیامدهای مهلک برای بقای طولانی مدت پروژه صهیونیستی معرفی میکند. او مینویسد، این اختلاف را «شکستن جامعه یهودی رژیم صهیونیستی» توصیف میکند.
کانتر فایر گزارش کرد که پس از یک سال از یورش نظامی رژیم صهیونیستی، منطقه تبدیل به یک منطقه احتراقی شده است و خود رژیم صهیونیستی در چنگال یک ضعف اقتصادی عمیق و یک بحران اجتماعی و سیاسی عمیق است. بی رحمی رژیم صهیونیستی قابل بحث نیست و نقشی بسیار خطرناک ایفا می کند. اما در عین حال، دولت صهیونیستی عمیقاً بی ثبات و آینده آن بسیار نامشخص است.