دکتر حسین یوسفی نورالدین، مدیر توسعه و منابع شرکت نسوز آلیاژ پارسه پولاد
صنعت فولاد، به عنوان یکی از حیاتیترین صنایع و اقتصاد هر کشوری از جمله ایران محسوب می شود این محصول استراتژیک در صنایع گوناگون از خودروسازی تا تولید تجهیزات صنعتی، نقش محوری ایفا میکند.
صنعت فولاد ایران با ظرفیت عظیم معادن و نیروی کار ماهر، امکان تبدیل شدن به یکی از قطبهای تولید فولاد در جهان را دارد. همچنین این صنعت به عنوان یکی از صنایع پربازده، قابلیت ارز آوری قابل توجهی دارد اما فقدان سرمایهگذاری و تامین مالی مناسب، این صنعت را با چالش جدی کمبود منابع مالی روبهرو کرده است .
بنابراین صنعت فولاد، نیازمند منابع مالی کلانی است که تامین آن تنها از طریق روشهای سنتی مانند بانکها و سرمایهگذاران بزرگ دیگر امکان پذیر نیست .
البته آمارها نشان میدهد سهم تامین مالی از طریق بازار مالی و سرمایه بسیار پایین بوده است بهطور مثال منابع بانکی تنها ۵ درصد و منابع بازار سرمایه تنها ۶ درصد از این تامین مالی را تشکیل داده ند.
بنابراین تامین مالی شرکتها به خصوص شرکتهای فولادی ، امری حیاتی در راستای تداوم و تکمیل پروژهها بوده و نقش بهسزایی در بقای سودآوری شرکت دارد. در این میان باید توجه داشت تامین مالی تک جزئی یعنی به کارگیری یک روش ابزار مالی، دیگر جوابگوی حل بحران مالی این صنایع نبوده و نیازمند روشها و ابزارهای مختلفی مبتنی بر سرمایه و بدهی است .
اما سوال اینجاست که چگونه می توان تامین مالی جمعی برای این صنعت را تضمین کرد؟ و چگونه می توان آن را به دست آورد؟
چنانچه ذکر شد به منظور حفظ سهم بازار جهانی در صنعت فولاد ، نیازمند تامین منابع مالی برای پروژههایی هستیم که در این صنعت در جریان است از این رو، لازم است با اتخاذ سیاستهای مناسب تامین مالی، بستری جذاب برای ورود سرمایهگذاران خرد به این حوزه فراهم شود و همچنین برای رسیدن به چشم انداز صنعت فولاد ایران ، برای تولید ۵۵ میلیون تن فولاد خام در سال ۱۴۰۴ و تولید سالانه ۶۶ میلیون تن فولاد خام در افق ۱۴۱۰ ، نیازمند سرمایه گذاری در بخشهای مختلف این صنعت همچون آب، برق، گاز و… هستیم تا بتوانیم از تمام ظرفبت این بخشصنعت بهره ببریم .
تامین مالی بزرگترین مانع رسیدن به افق تولید فولاد
با این تفاسیر، تامین مالی جمعی میتواند به عنوان راهکاری تلقی شود که علاوه بر ایجاد شفافیت افزایش رغبت درمیان سرمایهگذاران برای ورود به این حوزه را رقم بزند.
به هر روی با استفاده از بسترهای آنلاین و شبکههای اجتماعی، شرکتهای فولادی میتوانند بهراحتی پروژههای خود را به عموم معرفی کرده و از سرمایههای خرد مردم برای تامین مالی طرحهای توسعهای و نوآورانه استفاده کنند.
تامین مالی جمعی علاوه بر تامین پول و سرمایه، مزایای دیگری نیز برای صنعت فولاد بههمراه دارد. این روش میتواند به افزایش شفافیت و پاسخگویی شرکتها، ایجاد ارتباط نزدیکتر بین تولیدکنندگان و مصرفکنندگان، و تقویت فرهنگ کارآفرینی و نوآوری در صنعت فولاد کمک کند. همچنین، با جذب سرمایههای خرد، میتوان به توزیع عادلانهتر ثروت و کاهش تمرکز ثروت در دست عدهای معدود کمک کرد.
در نهایت، میتوان گفت تامین مالی جمعی میتواند بهعنوان یک ابزار قدرتمند، صنعت فولاد ایران را متحول کرده و آن را به سمت رشد و توسعه پایدار سوق دهد. با اتخاذ این روش، میتوان به ایجاد یک صنعت فولاد قوی، رقابتی و دانشبنیان امیدوار بود که نه تنها به اقتصاد کشور کمک کند، بلکه به بهبود زندگی مردم و ایجاد اشتغال پایدار نیز منجر شود.