چین و روسیه چگونه به یادداشت اجرایی ترامپ واکنش نشان میدهند؟*
عبدالرضا فرجی راد، استاد ژئوپلیتیک
دونالد ترامپ برخلاف نظرات کارزار انتخاباتی اش که مواضعی نسبتا نرم در مقابل جمهوری اسلامی در پیش گرفته بود پس از حضور در کاخ سفید و بدست گرفتن قدرت سکوت را به اظهار نظر ترجیح داد ولی برخلاف انتظار و ساعتی قبل از ملاقات با نخست وزیر اسراییل در حضور خبرنگاران بخشنامه و یا یک یادداشتی اجرایی را به امضا رساند که تحریمهای سختی را علیه ایران به نمایش گذاشت.
به نظر میرسد سکوت چند هفتهای ترامپ به این دلیل بود که اطرافیان وی در حال کسب اطلاعات و تهیه یک طرح تحریمی بودند که در صورت آغاز مذاکرات حداکثر امتیازات را بدست آورند و جمهوری اسلامی را در گوشه رینگی قرار دهند.
در شرایط حاضر دولت آمریکا و اطرافیان ترامپ این تصور را دارند که اینبار و برخلاف دوره قبل ریاست جمهوری وی، خزانه ایران خالی است. از سوی دیگر از نظر نظامی و منطقهای بعد از حوادث غزه، لبنان و سوریه ایران در وضعیتی قرار گرفته است که میتوان شرایطی را به آن کشور تحمیل کرد. به باور من با توجه به ابراز تمایل بعضی مسئولان و حتی رسانههای ایرانی برای گفتوگو با آمریکا این تصورات تقویت شده است.
البته ترامپ بعد از امضای یادداشت اجرایی و تحریمی خود علیه ایران چنین اظهار داشته است که با امضای آن موافق نبوده و امیدوار است که مفاد این یادداشت عملیاتی نشود. حتی بعد از آن با توئیتی علاقمندی خود را برای گفتوگوی تلفنی با همتای ایرانی خود نشان داه است. با این حال وقتی به جزئیات متن یادداشت اجرایی نظری میافکنیم و از سویی به صحبتهای هفتههای اخیر وی درباره ایران گوش فرا میدهیم متوجه یک دو گانگی و یا دو رویی در رفتار شخصیتی وی مشاهده میشویم که اعتماد برای مذاکره را به نوعی سلب میکند.
در بندهای یادداشت اجرایی از تحریم نفتی و رساندن صادرات نفت ایران به صفر سخن به میان آورده شده است همچنین در بخشی دیگر از یادداشت از تحریم حتی سلاحهای متعارف سحن گفته شده که معلوم نیست تا چه سطحی از تحریمهای نظامی را مد نظر قرار داده است. در واقع در این یادداشت یک موضع منفی با سقفی حداکثری را میتوان مشاهده کرد.
این اقدام جدید دولت آمریکا در قبال جمهوری اسلامی نشان میدهد که ترامپ و اطرافیانش عجلهای برای توافق با ایران ندارند. از طرفی خواهان این هستند که تحریمهای نفتی و مالی و تجاری بویژه با همسایگان تاثیر منفی داخلی خود را نشان دهد و از سوی دیگر چون اروپا امکان فعال کردن مکانیزم ماشه را در ماههای آینده در اختیار دارد لذا تحریمهای سازمان ملل نیز به تحریمهای حداکثری بخشنامه اجرایی ترامپ اضافه شود که در اینصورت راه فراری را برای جمهوری اسلامی باقی نگذارند.
رفتار ایران دربرابر ترامپ
طولی نکشید که جمهوری اسلامی در بالاترین سطح به این حرکت ترامپ عکسالعمل نشان داد و بیفایده بودن این نوع از مذاکره تحت فشار را به ضرر منافع ملی ارزیابی کرده و در واقع به درخواست مذاکره ترامپ پاسخ منفی داده شد.
جمهوری اسلامی با این حرکت نشان داد که مذاکره تحت فشار را نخواهد پذیرفت و اگر مذاکراتی هم قرار است صورت پذیرد لازم است تعادلی رعایت شود تا بده بستانی منصفانه صورت پذیرد. دونالد ترامپ بارها اعلام کرده است که فقط میخواهد ایران سلاح هستهای نداشته باشد. در پاسخ مقامهای ایرانی هم از وزیر امور خارجه گرفته تا شخص رییس جمهوری اعلام کردهاند که اگر منظور رییس جمهوری آمریکا نداشتن سلاح هستهای است، امکان وجود توافق وجود دارد.
با وجود این شرایط اما میان اقدامهای عملی دونالد ترامپ با آنچه که مطرح میکند همخوانی وجود ندارد. به هر حال باید در هر مذاکرهای حداقلی از رغبت در طرف مقابل ایجاد کرد که تا اینجای کار شاهد آن بودیم که رییسجمهوری آمریکا با بازیهای خود توفیقی در جلب یک اعتماد ابتدایی و اولیه حاصل نکرده است.
در ایران طبیعی است که با حرکت خزانه داری امریکا بعد از امضای یادداشت اجرایی، اولین جرقه تحریمی علیه ایران زده شده و شرایط سختتری بر اقتصاد کشور حاکم خواهد شد. ادامه این روند میتواند تنش بین ایران و آمریکا را افزایش دهد و حتی تنش منطقهای را بالا ببرد.
با این اتفاق احتمالا جمهوری اسلامی تلاش خواهد کرد تماسهای خود با روسیه و چین را داشته باشد و حتی سرعت بیشتری به مذاکرات خود با اروپا دهد. به نظر میرسد یکی از موضوعهای مهم در شرایط حاضر نحوه مواجهه چین و روسیه با موضوعات مربوط به یادداشت اجرایی هستند.
باید دید که چین و روسیه با تحریمهای پیش بینی شده در یادداشت اجرایی ترامپ چقدر مقابله خواهند کرد و یا چقدر در مذاکرات منافع خود را در نظر میگیرند. حتما رییسجمهوری امریکا در گفتگوهای خود تلاش خواهد کرد که فشارها را بر چین به جهت عدم خرید نفت ایران افزون کند.
اما گفتگوها با اروپا در دوره های بعدی میتواند ادامه پیدا کند. خوب است به این مذاکرات سرعت داده شود و به نحوی عمل شود که اروپا احساس کند فعال کردن مکانیزم ماشه نه به نفع اروپاست و نه به نفع منطقه. عدم افزایش تنش در منطقه یکی از خواسته های اروپایی است که میتواند نگاههای دو طرف را به یکدیگر نزدیک کند .
یکی از خواسته های اروپا کار بیشتر با آژانس است که خوب است توافقهایی که با آقای گروسی بهعمل آمد دنبال شود، هر چند که طرف امریکایی تلاش خواهد کرد که تاثیرگذاری بیشتری را بر آژانس داشته باشد. باید منتظر روزها، هفتهها و ماههای آتی بود که چه رخدادهایی رقم میخورد.
* یادداشت مزبور در جدیدترین شماره (۳) ماهنامه «اقتصادنگار» در پایان اسفند ۱۴۰۳ منتشر شده است.