۴۰ رکورد در یک سال*
طلا توانست در سال ۲۰۲۴ بین داراییهای اصلی و سنتی سرمایهگذاری بهترین عملکرد را ثبت و با رشد ۲۵.۵ درصدی بالاترین میزان رشد خود در ۱۴ سال گذشته را تجربه کرد. در این سال ۴۰ بار رکورد تاریخی (ATH) جابهجا شد و البته این رکوردها در سال ۲۰۲۵ نیز ادامه یافت و کانال ۲۸۰۰ دلار به ازای هر اونس طلا تجربه شد. بالا ماندن تنشهای ژئوپلیتیک، آغاز کاهش نرخ بهره توسط فدرال رزرو و سایر بانکهای مرکزی اقتصادهای توسعهیافته و همچنین تداوم خرید بانکهای مرکزی مهمترین دلایل رشد قیمت فلز زرد در یک سال اخیر بودند.
چهار دوره رکورد تاریخی طلا
نیم قرن نوسان بازار طلا نشاندهنده چهار دوره اوجگیریهای تاریخی است. شاید تصور شود که طلای جهانی امسال به دلیل تورمهای این سالها به اوج قیمتی رسیده و این یک رکورد اسمی است و نه واقعی. اما حتی اگر مشابه نمودار زیر قیمت طلا را بر اساس نرخ تورم دلار تعدیل کنیم باز هم مشاهده میشود هیچگاه کانال ۲۷۰۰ و ۲۸۰۰ دلار حتی به صورت واقعی در تاریخ تجربه نشده است.
اوج سال ۱۹۸۰: نخستین بار در سال ۱۹۸۰ بود که قیمت اسمی طلا به ۸۵۰ دلار رسید که با تعدیل تورم ارقامی در کانال ۲۶۰۰ دلار به نرخ امروز به دست میآید. تورمهای دورقمی اقتصاد آمریکا در دهه ۱۹۷۰، مداخله شوروی در افغانستان و انقلاب ایران که به جهش قیمت نفت نیز انجامید مهمترین دلایلی است که با بالا بردن سطح ریسکهای اقتصادی و غیراقتصادی تقاضای طلا را بالا برد. به طور سنتی طلا برای پوشش دو نوع ریسک با افزایش اقبال مواجه میشود؛ اول، سپری مقابل تورم است و دوم، دارایی برای پوشش ریسکهای سیاسی و ژئوپلیتیک. پس هر زمان تورم افسارگسیخته شد و یا تنشهای سیاسی بالا گرفت باید منتظر ثبت رکوردهای تازه در بازار طلا باشیم.
اوج سال ۲۰۱۱: رکورد دوم طلا با ثبت قیمت اسمی ۱۹۲۴ دلار در سال ۲۰۱۱ رخ داد که البته با تعدیل تورم ارقامی زیر ۲۵۰۰ دلار به نرخ امروز و کمتر از رکورد ۱۹۸۰ است. در این دوران نیز بار دیگر ترس از تورم محرکی مهم برای رشد قیمت طلا شد. پس از بحران مالی ۲۰۰۹-۲۰۰۸ بانکهای مرکزی آمریکا و اروپا سیاستهای انبساطی در پیش گرفتند که مشهورترین آن سیاستهای تسهیل کمی (QE) بود که رشد نقدینگی را به صورت فزایندهای افزایش داد. همین مساله کافی بود تا نگرانیهای تورمی روز به روز بیشتر شود، تورمی که البته هیچ گاه در عالم واقع در این اقتصادها متبلور نشد.
در همین سال نگرانی از بحران بدهی در اروپا که میتوانست جرقهای برای رکود نیز باشد با تقویت تقاضای سرمایهای به قیمت طلا کمک کرد. اما موضوع دیگر، برخی گمانهها درباره به اوج رسیدن استخراج طلا یا به اصطلاح اوج عرضه (Peak Supply) بود. بسیاری تصور میکردند که رشد عرضه طلا روند کاهشی خواهد گرفت و از تقاضا عقب میماند. این عاملی میشود تا قیمت طلا به دلیل کمیابی به اوجهای جدیدی برسد. افزون بر اینها، رشد مداوم تقاضای مصرفی طلا از سوی چین و هند که در این سالها با شتاب قابل توجهی با افزایش درآمد سرانه مواجه بودند به رشد فلز زرد کمک کرد.
اوج سال ۲۰۲۰: سومین رکورد طلا در سال ۲۰۲۰ با قیمت اسمی ۲۰۶۳ دلار بود که با تعدیل تورم رقمی حتی کمتر از اوج سال ۲۰۱۱ محسوب میشد. شیوع بیماری کرونا مهمترین عامل اوجگیری طلا در این سال بود.
همچنین، کاهش ارزش دلار آمریکا که رابطه معکوسی با قیمت طلا دارد به ثبت این رکورد کمک کرد. در نهایت نیز تنشهای تجاری میان چین و آمریکا در سالهای پایانی ریاست جمهوری دونالد ترامپ ریسکگریزها را به سوی طلا سوق داده بود. جنگ تجاری که به افزایش تعرفهها علیه واردات دو کشور همراه بود در سال ۲۰۱۸ با فرمان ترامپ آغاز شد و در سالهای بعدی به طور مکرر ادامه یافت. این رشد البته با فروکش نگرانی از تبعات کرونا و شکست دونالد ترامپ از جو بایدن متوقف شد.
اوج سال ۲۰۲۴: مشابه بسیاری از اوجهای تاریخی، نگرانیهای تورمی محرک قیمت طلا شد. بستههای حمایتی و پولپاشی دولتها در ایام کرونا باعث شد تا تورم در سالهای بعد در کشورهای توسعهیافته پس از چند دهه به سطوح دورقمی نزدیک شود. همین مساله کافی بود تا بار دیگر تقاضا برای طلا از سال ۲۰۲۳ شکل بگیرد. به این موضوع آغاز جنگ اوکراین در سال ۲۰۲۲ را بیافزایید که نگرانیها را بیشتر کرد. این جنگ تمامعیار در اواخر سال ۲۰۲۳ با آغاز یک تنش سنگین در خاورمیانه تکمیل شد.
حمله حماس به اسرائیل در هفت اکتبر آن سال شکل جدیدی به تنشهای خاورمیانه داد. هرچند در ابتدا فعالان بازارها احساس میکردند این تنشها موقتی است، اما در سال ۲۰۲۴ مشاهده شد که چنین روندی ادامهدار است و حتی تنشها به صورت روزافزون افزایش مییابد.
درباره تنشهای ژئوپلیتیک کافی است چند نمونه را مرور کنیم.
برای نخستین بار در تاریخ، ایران و اسرائیل به خاک یکدیگر به صورت مستقیم حمله کردند. سران حزبالله و حماس به طرز غافلگیرانهای به شهادت رسیدند و جنگ از غزه به لبنان نیز کشیده شد. در سوریه نیز دولت بشار اسد پس از سالها سقوط کرد. در اروپا نیز پوتین تهدیدهایی مبنی بر احتمال استفاده از سلاح هستهای داشت که ریسکهای جنگ اوکراین را افزایش داد. پایان سال نیز با بازگشت دونالد ترامپ به کاخ سفید همراه بود که آغاز عصر جدیدی از غافلگیری محسوب میشود.
تفاوت بزرگ اوج طلا
هر دوره رشد طلا از یک طرف با نگرانی اقتصادی شامل تورم بالا یا احتمال رکود همراه بوده و از سوی دیگر با تنشها و ریسکهای سیاسی نظیر جنگ و انقلاب دست و پنجه نرم میکرده است. سال ۲۰۲۴ نیز هر دو مساله را داشت، هم تورمهای بالا که البته فروکش کرده بود و با کاهش نرخ بهره موج جدیدی از رشد را تجربه کرد؛ هم ریسکهای ژئوپلیتیک متعدد. اما این تمام ماجرا نبود، این اوج تاریخی یک موتور پنهان رشد نیز داشت و آن هم تقاضای بانکهای مرکزی.
سهم طلای جهانی از ذخایر بانکهای مرکزی از سال ۱۹۷۰ که رقمی حدود ۴۰ درصد بوده یک روند کاهنده را تجربه کرد و در سال ۲۰۰۸ به کف ۶ درصدی رسید. این رقم اکنون به بیش از یازده درصد رسیده است که نشاندهنده یک روند فزاینده برای رشد تقاضای طلا از سوی بانکهای مرکزی است. در سه سال گذشته، خالص خرید بانکهای مرکزی به ۳۰۰۰ تُن میرسد رقمی که پیش از این سابقه نداشته و بخش مهمی از رشد طلا در سال جاری را توضیح میدهد.
وقتی نقره از طلا سبقت گرفت
نقره اما حتی از طلا نیز عملکرد بهتری داشت و بازدهی ۲۸ درصدی را در سال ۲۰۲۴ ثبت کرد. به طور کلی فلزات گرانبها مانند طلا، نقره و پلاتین روندهای قیمتی مشابهی دارند. هرگاه ریسکها در جهان افزایش یابد، تقاضای این فلزات نیز بیشتر میشود. اما آنچه باعث شد نقره از طلا سبقت بگیرد به کاربردهای زیاد نقره در صنعت و به ویژه انرژیهای تجدیدپذیر است.
این فلز که تقاضای صنعتی معناداری به نسبت طلا دارد از این محل بیشتر تقویت شد و بسیاری را نسبت به نقره امیدوار کرد. البته باید توجه داشت این ویژگی که میتواند در شرایط رکود اقتصادی علیه قیمت نقره عمل کند. یعنی گرچه رکود تقاضای سرمایهگذاری را افزایش میدهد، اما افت تقاضای صنعتی فشار بیشتری بر قیمت نقره به نسبت طلا وارد خواهد کرد.
* تحلیل مزبور در جدیدترین شماره (۳) ماهنامه «اقتصادنگار» در پایان اسفند ۱۴۰۳ منتشر شده است.